
در اولین قسمت از آموزش طراحی تجربهی کاربری، مفاهیم عمومی UX را مرور کردیم و در دومین قسمت نیز، روش و مراحل تنظیم استراتژی UX را توضیح دادیم. در این قسمت از مباحث مهم طراحی UX، به کاربردپذیری (Usability) میرسیم.
آنچه امروزه با عنوان کاربردپذیری میشناسیم، درحقیقت کیفیتی است که در ابتدا، جایگزین برچسب قدیمی کاربرپسند اوایل دههی ۱۹۹۰ شد. این روزها، رویکردهای مختلفی برای توصیف محصول کاربردپذیر معرفی میشود. برخی از این رویکردها بر ذهنیتمان دربارهی محصول (طراحی ارگونومیک، مانند صفحهکلیدی منحنی) متمرکزند و برخی دیگر به کیفیت طراحی محصول از افق دید مشتری (میزان رضایت یا نارضایتی کاربر در هنگام کار با محصول) یا عملکرد محصول (میزان سهولت استفاده از محصول در دنیای واقعی) اولویت میدهند.
مجموعه مقالات آموزش طراحی تجربه کاربر
آموزش طراحی تجربهی کاربری (UX)؛ قسمت اول
آموزش طراحی تجربه کاربری؛ قسمت دوم: استراتژی
آموزش طراحی تجربهی کاربری؛ قسمت چهارم: دسترس پذیری
آموزش طراحی تجربهی کاربری؛ قسمت پنجم: معماری اطلاعات
آموزش طراحی تجربهی کاربری؛ قسمت ششم: تحقیقات کاربر
تفاوت کاربردپذیری و مطلوبیت
هر تجربهی کاربری موفقی چهار بخش کلی را پوشش میدهد: کاربردپذیری (Usability)، قابلیت سازگاری (Adaptability)، مطلوبیت یا شرایط مطلوب (Desirability) و قابلیت دسترسی (Accessibility). برخلاف تصور بسیاری از طراحان، کاربردپذیری و شرایط مطلوب با یکدیگر رقابت نمیکنند؛ بلکه هر دو زیرمجموعههایی از مفهوم کلی UX هستند و در فراهمکردن تجربهی عالی به موازات هم تأثیرگذارند.
کاربردپذیری معمولا به عملکرد اساسی هر محصول، مانند وبسایت یا اپلیکیشن دلالت میکند. این درحالی است که مطلوبیت به عواملی اشاره میکند که کاربران را وامیدارد محصول را بخواهند. بنابراین، هیچیک از عناصر کاربردپذیری و مطلوبیت بر دیگری مزیت ندارند.
What is usability
کاربردپذیری چیست؟
مؤسسهی تحقیقاتیآموزشی نیلسن نورمن گروپ در تعریف کاربردپذیری مینویسد:
کاربردپذیری یکی از ویژگیهای کیفی است و این موضوع را ارزیابی میکند که استفاده از رابط کاربری تا چه حد آسان است. البته در فرایند طراحی، این واژه به روشهای بهبود «سهولت استفاده» نیز اشاره میکند.
کاربردپذیری به زبان ساده، از پنج عنصر تشکیل میشود:
زمانیکه کاربران برای اولینبار با رابط کاربری روبهرو میشوند، با چه سهولتی میتوانند کارهایشان را انجام دهند.
پسازاینکه کاربران با طراحی محصول آشنا شدند، با چه سرعتی کارهایشان را انجام میدهند.
اگر کاربران مدتی از محصول استفاده نکنند، بازگشت آنها به رابط کاربری تا چه حد آسان است.
تعداد اشتباهات مرتکبشدهی کاربران در استفاده از UI و سختی این اشتباهات و سرعت بهبود آنها.
کاربران تا چه حد UI را مطلوب و دلپذیر میدانند.
بنابراین، با دیدگاهی اجرایی میتوانیم بگوییم کاربردپذیری همهی اجزای UX را پوشش نمیدهد؛ ولی نمیتوان اهمیت و تأثیر آن را در طراحی موفق UX دستکم گرفت.
زمانیکه کاربران برای اولینبار وارد وبسایت میشوند، باید استفاده از رابط کاربری را ساده و آشنا بیابند. برای مثال، اگر وبسایت آژانس مسافرتی بهخوبی طراحی شده باشد، کاربران در اولین ورودشان، بهسرعت بلیت دلخواهشان را رزرو میکنند.
کاربران باید بهراحتی اهدافشان را در وبسایت پیدا کنند. اگر هدف کاربر رزرو بلیت هواپیما است، طراحی مناسب او را با سادهترین فرایند به محل رزرو بلیت هدایت میکند.
کاربران رابط کاربری و نحوهی استفاده از آن را در مراجعات بعدی، بهراحتی باید بهیاد بیاورند. بنابراین، طراحی وبسایت کاربردپذیر به مشتریان کمک میکند در مراجعات بعدی، بهسرعت به محل رزرو بلیت بروند و کارشان را انجام دهند.
شکی نیست گسترهی مفهوم کاربردپذیری صرفا به همین الزامات محدود نمیشود. بهعنوان مثال، رابط کاربری کاربردپذیر نسبتا از هرگونه خطایی عاری است. ناکامی در طراحی محصول کاربردپذیر پیامدهای جبرانناپذیری بهدنبال خواهد داشت؛ مثلا ناتوانی در حفظ کاربران و کاهش نرخ تبدیل و کاهش نرخ فروش و درآمد.
Why is the usability design so important
اهمیت طراحی کاربردپذیری
از دیدگاه کاربران، کاربردپذیری مهم است؛ زیرا به آنها کمک میکند کار مدنظر خود را بهدرستی و راحتی پیش ببرند و احساس خوبی داشته باشند. طبیعتا کاربران تمایلی ندارند در زمان کار با محصول، احساس سردرگمی و حتی حماقت را تجربه کنند. درمقابل از دیدگاه توسعهدهندگان، کاربردپذیری اصل مهمی است که میزان موفقیت سیستم را تعیین میکند. افزونبراین از دیدگاه مدیرپروژه یا مدیرمحصول، کاربردپذیری ضعیف بهمعنی بهرهوری کم و استقبالنکردن مشتریان از محصول است. هر محصولی که کاربردپذیری عالی نداشته باشد، انرژی و زمان بیشتری هدر میدهد.
کاربردپذیری طراحی با چه ویژگیهایی شناخته میشود؟
کارایی: درجه یا میزان موفقیت کاربران در تکمیل وظایف خاص و دستیابی سریع به اهداف مدنظر.
رضایت: رضایت ذهنی کاربر و درجه یا میزان پذیرش آنها در فرایند استفاده از محصول.
بیایید از تئوری خارج شویم. وبسایت کاربردپذیر اصولا این عوامل مشخص را شامل میشود: اتصال سریع، طراحی مناسب، توضیحات و آزمایش کامل، عملیات ساده، تعامل اطلاعات راحت و معنیدار و سبک منحصربهفرد.
ادامه خواندن “آموزش طراحی تجربهی کاربری؛ قسمت سوم: کاربردپذیری”